در همان 5 سالگی به جرم سر دادن شعار "مرگ بر شاه" در عین کودکی به اعدام محکوم شد. در روزنامهها و مجلات معتبر بنامی چون کیهان، اطلاعات، جوان و فردوسی این عنوان به همراه عکساش به چاپ رسید که از نظر بسیاری یک شوخی رسانهای به شمار میآمد اما هنگامیکه مورد توجه بسیاری از جلسه دادگاه انقلاب آن سالها قرارگرفت و پرونده قضاییاش به جریان افتاد بر همگان روشن شد که مسئله بسیار فراتر از آنچه که میپنداشتند بود. تیتر اکثر روزنامههای بنام عنوانی شد با این مضمون که: "عوامل شاه برای کودک 5 سالهای" هم پروندهسازی کرده و او را به اعدام محکوم کردند. او خود اعتقاد دارد که این محکومیت برای پدرش در نظر گرفته شده بود تا خود او، چرا که "ساواک" به واسطه موقعیت حساس و اجتماعی پدرش و عدم همکاری او با سیستم آن سالها در صدد بازداشت و حکم جلباش بودهاند.
پوریا در یک خانواده و کانون امروزی بختیاری - ایلاتی از پدری که 12 سال قهرمان ملیپوش شنای تیم ملی ایران و مادری که تا مقطع ابتدایی مدیر و معلم دبستانش بود در جنوب ایران به دنیا آمد. تاثیرپذیری از پدر و بازگویی داستانگونه او از ظلمی که سالها بر بختیاریها در سالهای دور میرفته و راهنماییها و گوشزدهای مادرانه مادرش در زندگی پر از فراز و نشیباش بیتاثیر نبوده است.
من پوریا منجزی ادمی ساده ; با دیدگاهی خاص و نشانی تجدد گرایانه; عاشق "مملکتم" اما در دیاری غریب زندگی ام ر ا سپری میکنم " غرب "علیرغم تداعی فرصتها و اموزهای "مدرن اساسی" تحصیلاتی وتسهیلاتی جز اینکه انها را بیاموزیم و در راستای شکوفایی کشورمان بکوشیم چیز دیگری ندارد.حتی اگر "کشورمان "ویرانه سرایی بیش نباشد در غرب سالها زندگی کرده ام و به درستی دریافتهام با تمام زیبایها و موقعیتهایش "سرابی "بیش نیست اینجا در غرب عاقبت به "نهیلیزم "نزدیک میشویم در عین حال باید بکوشیم به اصالت و ریشه هایمان برگردیم و به انها چنگ بزنیم مخالف بیچون و چرای "کاپیتالیزم" هستم نه تنها به ان اعتقادی ندارم بلکه به وضوح دیده ام چگونه جامعه را به تباهی میکشاند "کاپیتالیزم "دست کمی از استبداد دینی ندارد.. از پدری که 10 سال قهرمان شنای تیم ملی ایران و مادری که سالها مدیر و معلم دبستانم بودند .. صبح زود ساعت 5.45 در یکی از روز های ابان 1351 بدنیا امدم.... و...انقلاب ایران در 1357 در عین کودکی به جرم شعار " مرگ بر شاه "توسط ساواک به اعدام محکوم شدم که خود ماجرای مفصلی دارد... هفت سالگی ام یک روز گرم تابستانی از خواب نازظهر زیر کولر بیدار شدم مادرم داشت تلفنی با خاله ام صحبت میکرد ناگهان جیغ بنفشی کشید و وحشت زده رو به پدرم گفت :عراقی ها وارد منطقه ای از فرودگاه ابادان و قسمتهایی از خرمشهر شده اند یادم هست از مادرم پرسیدم عراقی ها کی و چه شکلی اند ؟ فکر میکردم شاید از یک دنیا و کره دیگری امدند....و اینگونه جنگ ایران و عراق اغاز گشت و اوارگی ما خوزستانی ها نیز......
در ایران در اولین مدرسه رسمی بازیگری وابسته و زیر نظر مستقیم "سیمافیلم" نام کارگاه آزاد بازیگری بعنوان هنرجوی ممتاز پذیرفته شد و زیر نظر اساتید مجربی چون داریوش ارجمند .. امین تارخ .. زنده یاد مهدی فتحی ... مهدی هاشمی فاطمه معتمد اریا ....... اموزش دید و علیرغم علاقهی وافرش به سینما آن را نیمهتمام رها کرد و به آمریکا مهاجرت کرد. بسیاری از بازیگران، سینماگران و عوامل سینمای امروز ایران از همکلاسیهایش محسوب میشوند. در آمریکا به ستوننویسی مقالات و نقد فیلم در نشریات روی آورد و عکاسی بصورت حرفهای از دلمشغولیهایش شد.
سالها برای نشریات مختلف نوشت، پس از مدتی به ایران بازگشت و در صدد همکاری با بسیاری از عوامل سینمایی در ایران برآمد. پس از تولید چند اثر مستند و کوتاه، و تجربهای مفید به کانادا برگشت. ......
"پوریا منجزی" انقلاب و جنگ را 2 مورد تاثیرگذار در زندگیش میداند. کودکیاش در جنگ و انقلاب سپری شد. وی معتقد است که این جریان راه و بینش او را نسبت به زندگی متفاوتتر کرده است. در 5 سالگی او شاهد و نظارهگر انقلاب بزرگ و فراگیری چون 1979 بود یک دگرگونی اساسی که خوب، بد، همه عوامل را یک جا با خود داشت. کشوری که در زمان کمتری از یک قرن 3 انقلاب به خود دیده است. در 7 سالگی او ایران درگیر جنگ تمام عیاری با همسایه خود عراق به رهبری صدام حسین شد، جنگ تحمیلی هشت سالهای که آغازگر هجوم تا دندان مسلح عراقیها در منطقه جغرافیایی جنوب غربی ایران، جایی که او میزیسته است بوده است.
نوجوانیاش شاهد بمبارانها و موشکبارانهای وسیعی بود که بسیاری از دوستان، هم مدرسهایهایش را در این ماجرا از دست داد، او میگوید اسباببازیهای دوران کودکیاش عبارت بودند از تیر و ترکش، گلولههای رنگارنگی و تکهپارههایی از میگهای سقوط کرده عراقی. در حالیکه اینجا در غرب کودکان میکی موس و باربی به دست بودند و در آن روزهای پر مخاطره زندگیش با حملههای هوایی، آژیر ئضعیت قرمز و موشکبارانهایی که با گوشت و پوست و استخوانش آمیخته شده بود.
"پوریا منجزی"سالهاست که عکاسی در جشنوارههای مهمی چون جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو، را بعنوان عکاس روزنامهنگار دنبال میکند. چند فیلم کوتاه و مستند در مقام تهیهکننده و کارگردان در پرونده کاری خود دارد و 2 فیلم مستند بلند در دست تهیه و ساخت دارد. فیلم اول فیلمی به نام "شاهد عینی" که مراحل ساخت آن آغاز شده است. فیلمی است از زندگی و خاطرات پیتر برگ" عکاس و روزنامهنگار، استاد دانشگاه فتوژورنالیسم دانشگاه رایرسون کانادا، که در انقلاب ایران، جنگ ایران و عراق، پرونده گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران، و عکاس بسیاری از پرترههای شخصیتهای انقلاب 1357 ایران فعال بوده است. او عکاس خبرگزاریهایی چون "کنیدین پرس"، "اسوشیتدپرس"، از همکاران و دوستان زندهیاد "کاوه گلستان" و "مایک ولاس" معروف بوده است که در قاره آفریقا در نسلکشیهای روندا، نیز فعالیتهای عکاسی بسیاری داشته است. "پیتربرگ" به مدت 12 سال عکاس اختصاصی "پیتر الیوت ترودو" نخستوزیر فقید و محبوب کانادا بوده است. "پیتر برگ" چهل سال سابقه عکاسی در پرونده خود به ثبت رسانیده است.
فیلم مستند بلند دوم فیلمی است بنام "444" روز که مراحل پیش تولید آن بزودی آغاز خواهد شد. فیلمی است از زندگی و خاطرات و نقش "کنت تایلور" متولد آلبرتا، دیپلمات و سفیر تامالاختیار دولت کانادا در ایران در دوران قبل و بعد از انقلاب که در ماجرای پناه دادن و پنهان کردن 6 شهروند آمریکایی و کارمند سفارت آمریکا در ایران و نهایتاً خروج آنها بعد از دو ماه و نیم زندگی بحرانی و پنهانی با پاسپورتهای کانادایی به عنوان گروه فیلمسازی از ایران زبانزد خاص و عام شد. نقش اساسی داشت و این فرار بزرگ را کارگردانی کرد. در این فیلم به نقش "کنت تایلور" در ارتباط با هماهنگ کردن و فرار دادن گروگانهای آمریکایی در ایران با پاسپورت کانادایی و خاطرات آن سالهای بحرانی و همچنین همکاری و فعالیتهای پنهانی او با C.I.A که اخیراً تحت کتابی با عنوان "مرد ما در تهران" نوشته نویسنده کانادایی رابرت رایت، افشاء شد، پرداخته خواهد شد.
"بهروز افخمی" فیلمساز مطرح ایرانی، تهیه و تولید این دو فیلم را به عهده دارد"
"از "پوریا منجزی" دو فیلم مستند دیگری نیز در دست تولید است بنام "نفت در بختیاریها" که در مرحله نگارش فیلمنامه و "پدرم " زندگی " بهرام منجزی " قهرمان شنای ایران (پدر پوریا) در مرحله تدوین است. فیلم اول به نقش برجستهی ایل بختیاری در دوران صد ساله پیدایش نفت در ایران خواهد پرداخت.
شایان ذکر است که پوریا منجزی در اخرین ساخته بهروز افخمی که فیلم سینمایی "فراموش خانه "نام دارد و در کشور کانادا و شهر تورنتو فیلم برداری شده است در سمت عکاس مشغول به کار بوده است
نظرات شما عزیزان: